هوش مصنوعی به منجمان در کشف اسرار کیهان چه کمکی میکند؟
تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۹۶۸۷۸
الگوریتمهای هوش مصنوعی به ویژه شبکههای عصبی که میتوانند اطلاعات گوناگون را بیاموزند، برای کشف کردن الگوی کهکشانها و آشکار ساختن اسرار کیهان کاملا مناسب هستند.
به گزارش ایسنا و به نقل از فست کمپانی، یکی از خبرهایی که اخیرا توجه جامعه ستارهشناسی را به خود جلب کرد، این بود که عکس معروف یک سیاهچاله دو برابر واضحتر شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتر بخوانید:
اولین عکس تاریخ از یک سیاهچاله، به دست هوش مصنوعی اصلاح شد
ستارهشناسان دهههاست که از هوش مصنوعی استفاده میکنند. در سال ۱۹۹۰، ستارهشناسان «دانشگاه آریزونا»(U of A) از نخستین افرادی بودند که نوعی هوش مصنوعی به نام شبکه عصبی را برای مطالعه شکل کهکشانها به کار بردند.
از آن زمان، کاربرد هوش مصنوعی در همه زمینههای نجوم گسترش یافته است. با قویتر شدن این فناوری، الگوریتمهای هوش مصنوعی به ستارهشناسان کمک میکنند تا مجموعههای بزرگ داده را مورد بررسی قرار دهند و دانش جدیدی را در مورد جهان کشف کنند.
تلسکوپهای بهتر، دادههای بیشتر
ستارهشناسی همیشه شامل تلاش برای درک انبوه اجرام حاضر در آسمان شب بوده است. وقتی تنها ابزارها چشم غیر مسلح یا یک تلسکوپ ساده بودند، این یک کار نسبتا ساده به شمار میرفت و تنها چیزهای قابل دیدن، چند هزار ستاره و تعداد انگشتشماری سیاره بودند.
«ادوین هابل»(Edwin Hubble) ستارهشناس آمریکایی حدود ۱۰۰ سال پیش، از تلسکوپهای تازه ساختهشده استفاده کرد تا نشان دهد که جهان نه تنها از ستارهها و ابرهای گازی، بلکه از کهکشانهای بیشماری نیز سرشار است. با ادامه یافتن پیشرفت تلسکوپها، تعداد اجرام آسمانی که انسانها میتوانند ببینند و تعداد دادههایی که ستارهشناسان باید مرتبسازی کنند نیز به طور تصاعدی افزایش یافته است.
به عنوان مثال، «رصدخانه ورا روبین»(Vera Rubin Observatory) در شیلی که به زودی تکمیل میشود، عکسها را به قدری بزرگ میکند که برای مشاهده کامل هر یک از آنها به ۱۵۰۰ نمایشگر تلویزیون با کیفیت بالا نیاز است. انتظار میرود این رصدخانه طی ۱۰ سال آینده، ۰.۵ اگزابایت داده تولید کند که حدود ۵۰ هزار برابر اطلاعات همه کتابهای موجود در «کتابخانه کنگره»(Library of Congress) آمریکا است.
در حال حاضر ۲۰ تلسکوپ وجود دارند که قطر آینههای آنها بزرگتر از ۲۰ فوت است. الگوریتمهای هوش مصنوعی، تنها فناوریهایی هستند که ستارهشناسان میتوانند امیدوار باشند که روی تمام دادههای امروزی در دسترس آنها کار کنند. چندین روش وجود دارد که نشان میدهند هوش مصنوعی در پردازش چنین دادههایی سودمند است.
کشف الگوی کهکشانها
ستارهشناسی اغلب شامل کارهایی است که به جستجوی سوزن در انبار کاه شباهت دارند. حدود ۹۹ درصد از پیکسلهای یک عکس حاوی تابش پسزمینه، نور منتشرشده از منابع دیگر یا سیاهی فضا هستند. فقط یک درصد از آنها شکل ظریف کهکشانهای کم نور را دارند.
الگوریتمهای هوش مصنوعی، به ویژه شبکههای عصبی که از گرههای به هم پیوسته زیادی استفاده میکنند و میتوانند الگوها را بیاموزند، برای کشف الگوی کهکشانها کاملا مناسب هستند. ستارهشناسان از اوایل دهه ۲۰۱۰، استفاده کردن از شبکههای عصبی را برای طبقهبندی کهکشانها آغاز کردند. اکنون الگوریتمها آن قدر مؤثر هستند که میتوانند کهکشانها را با دقت ۹۸ درصد طبقهبندی کنند.
این داستان در سایر حوزههای ستارهشناسی نیز تکرار شده است. ستارهشناسانی که روی پروژه «جستجوی هوش فرازمینی»(SETI) کار میکنند، تلسکوپهای رادیویی را برای جستجوی نشانههایی از تمدنهای دور به کار میبرند. ستارهشناسان رادیویی در ابتدا نمودارها را با چشم بررسی میکردند تا ناهنجاریهایی را پیدا کنند که قابل توضیح دادن نبودند اما پژوهشگران اخیرا ۱۵۰ هزار رایانه شخصی و ۱.۸ میلیون شهروند دانشمند را برای جستجوی سیگنالهای رادیویی مصنوعی به کار گرفتند. پژوهشگران در حال حاضر از هوش مصنوعی برای بررسی کردن مجموعه دادهها استفاده میکنند که عملکرد آن بسیار سریعتر و کاملتر از انسان است. این کار به ستارهشناسان حوزه جستجوی هوش فرازمینی امکان میدهد تا بخش بیشتری از زمین را پوشش دهند و در عین حال، تعداد سیگنالهای مثبت کاذب را به حداقل برسانند.
یک نمونه دیگر، جستجوی سیارات فراخورشیدی است. ستارهشناسان بیشتر ۵۳۰۰ سیاره فراخورشیدی شناختهشده را با اندازهگیری افت مقدار نوری کشف کردند که هنگام عبور یک سیاره از مقابل یک ستاره، از ستاره منتشر میشود. تجهیزات هوش مصنوعی در حال حاضر میتوانند نشانههای یک سیاره فراخورشیدی را با دقت ۹۶ درصد تشخیص دهند.
اکتشافات جدید
هوش مصنوعی ثابت کرده در شناسایی اجرام شناختهشده مانند کهکشانها یا سیارات فراخورشیدی که ستارهشناسان میگویند به دنبال آنها باشد، عالی است. از سوی دیگر، هوش مصنوعی در یافتن اجرام یا پدیدههایی که نظریهپردازی شده اما هنوز کشف نشدهاند نیز بسیار قوی عمل میکند.
ستارهشناسان از این رویکرد برای شناسایی سیارات فراخورشیدی جدید، آشنایی با ستارگان پیشین که در شکلگیری و گسترش کهکشان راه شیری نقش داشتهاند و پیشبینی نشانههایی مبنی بر وجود انواع جدیدی از امواج گرانشی استفاده کردهاند. برای این کار، ستارهشناسان ابتدا از هوش مصنوعی برای تبدیل کردن مدلهای نظری به نشانههای رصدی استفاده میکنند. سپس، یادگیری ماشینی را برای تقویت کردن توانایی هوش مصنوعی در شناسایی پدیدههای پیشبینیشده به کار میبرند.
ستارهشناسان رادیویی در نهایت از الگوریتمهای هوش مصنوعی برای بررسی کردن سیگنالهایی استفاده میکنند که با پدیدههای شناختهشده مطابقت ندارند. اخیرا گروهی از پژوهشگران آفریقای جنوبی، یک جرم منحصربهفرد را پیدا کردهاند که ممکن است بقایای ادغام انفجاری دو سیاهچاله کلانجرم باشد. اگر این حدس درست باشد، دادهها امکان انجام دادن آزمایش جدیدی را روی نظریه «نسبیت عام» اینشتین فراهم خواهند کرد.
ارائه پیشبینیها و پر کردن شکافها
مانند بسیاری از زمینههای زندگی، هوش مصنوعی مولد و مدلهای زبانی بزرگ مانند «ChatGPT» اخیرا در حوزه ستارهشناسی نیز خود را نشان میدهند.
پژوهشگرانی که در سال ۲۰۱۹ نخستین عکس را از یک سیاهچاله گرفتند، از هوش مصنوعی مولد برای تولید عکس استفاده کردند. برای این کار، آنها ابتدا با شبیهسازی انواع بسیاری از سیاهچالهها، به یک هوش مصنوعی یاد دادند که چگونه سیاهچالهها را تشخیص دهد. سپس، آنها از مدل هوش مصنوعی برای پر کردن شکافهای موجود در حجم بزرگی از دادههای جمعآوریشده توسط تلسکوپهای رادیویی پیرامون سیاهچاله مسیه ۸۷ استفاده کردند.
پژوهشگران با استفاده از دادههای شبیهسازیشده توانستند عکس جدیدی را ایجاد کنند که دو برابر واضحتر از عکس اصلی بود و کاملا با پیشبینیهای نسبیت عام مطابقت داشت.
ستارهشناسان برای کمک کردن به کاهش پیچیدگی پژوهشهای مدرن نیز به هوش مصنوعی روی میآورند. گروهی از پژوهشگران «مرکز اخترفیزیک هاروارد اسمیتسونین»(CFA)، یک مدل زبانی به نام «استروبرت»(astroBERT) را برای خواندن و سازماندهی کردن ۱۵ میلیون مقاله علمی در مورد ستارهشناسی ابداع کردند.
گروه دیگری که در ناسا مستقر هستند، استفاده کردن از هوش مصنوعی را برای فرآیند اولویتبندی پروژههای ستارهشناسی پیشنهاد کردهاند که ستارهشناسان هر ۱۰ سال یک بار در آن شرکت میکنند.
با پیشرفت هوش مصنوعی، این فناوری به یک نیاز ضروری برای ستارهشناسان تبدیل شده است. با بهتر شدن تلسکوپها، بزرگتر شدن مجموعه دادهها و ادامه یافتن بهبود هوش مصنوعی، این فناوری احتمالا نقش اصلی را در اکتشافات آینده پیرامون کیهان ایفا خواهد کرد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: هوش مصنوعی ستاره شناسي سیاهچاله کهکشان وزارت علوم دانشگاه تهران سازمان پژوهشهاي علمي و صنعتي ايران موزه علوم و فناوری ايران دانشجويان علوم پزشكي ماهواره دانشگاه اميركبير تفاهم نامه وزارت علوم دانشگاه تهران سازمان پژوهشهاي علمي و صنعتي ايران موزه علوم و فناوری ايران الگوریتم های هوش مصنوعی هوش مصنوعی ستاره شناسان استفاده می کنند هوش مصنوعی هوش مصنوعی هوش مصنوعی استفاده کردن یک سیاه چاله ستاره شناسی الگوریتم ها تلسکوپ ها کهکشان ها پیش بینی داده ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۹۶۸۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیهان: فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف! /جمهوری اسلامی: روحانیت خودش پیشقدم شود/از پرواز با بال استعدادها تا پرواز با جت شخصی
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با اقتصاد زیر زمینی، تولید زیر تیغ واردات یارانه ای، چالش از سرگیری مذاکرات هستهای و یک صندلی و چندین مدعی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
کیهان: فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف!
حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان در بخشی از یادداشتی در شماره امروز این روزنامه نوشت: ۱- شاید از تیتر یادداشت پیش روی تعجب کنید و از خود بپرسید؛ «برجام» با لایحه «عفاف و حجاب» چه نسبتی دارد؟! در نگاه اول حق با شماست! موضوع برجام فناوری هستهای و مقصود از آن لغو تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی علیه کشورمان بود، ولی موضوع لایحه عفاف و حجاب، مقابله با پدیده پلشت و خانمانسوز کشف حجاب است. اما مروری -هرچند گذرا- بر متن لایحه عفاف و مسیری که تاکنون طی کرده است، این نگرانی جدی را پیش میکشد که مبادا همانگونه که برجام به جای لغو تحریمها، تعداد آنها را دو برابر کرد، لایحه عفاف و حجاب نیز به جای پیشگیری از ناهنجاری کشف حجاب، گسترش این پدیده پلشت را به دنبال داشته باشد! مجلس قبلی برجام را بیتوجه به انتقادات جدی و مستند منتقدان، ظرف ۲۰ دقیقه تصویب کرد و شد آنچه نباید میشد! مراحلی که در تصویب لایحه عفاف و حجاب دنبال میشود نیز با آنچه بر سر تاسیسات هستهای کشورمان آوار شد، شباهتهایی دارد و صد البته با دامنهای بسیار گستردهتر و خطرناکتر! تعجب نکنید. بخوانید!
۲- این روزها لایحه موسوم به عفاف و حجاب برای بررسی نهائی در دستور کار شورای محترم نگهبان قرار گرفته است. پیش از این و در طول نزدیک به یک سالی که از تهیه و تنظیم این لایحه میگذرد، در چند نوبت و متناسب با مراحل مختلفی که لایحه طی میکرد، به ارزیابی و نقد مستند برخی از مفاد آن پرداخته بودیم، ولی متاسفانه علیرغم برخی تغییرات، موارد سؤالبرانگیز کماکان و یا کم و بیش در متن لایحه دیده میشود که میتواند کارآمدی آن را با تردیدهای جدی روبهرو کند. از این روی، اشاره به نکاتی را در این خصوص خالی از فایده نمیدانیم.
۳- اولین پرسش که اساسیترین نیز هست، این که لایحه یاد شده بر اساس کدام نیاز و برپایه کدام ضرورت تهیه شده است؟!
الف: اگر پاسخ آن است که برای مقابله با کشف حجاب و حفظ عفت عمومی نیاز به قانون داشتهایم که باید گفت این پاسخ قابل قبول نیست! چرا که موضوع و متن مواد ۶۳۸ و ۶۳۹ از قانون مجازات اسلامی و قانون موسوم به البسه (مصوب ۲۸ اسفند ۱۳۶۵) به وضوح در این خصوص بوده و هست؛ بنابراین فقدان قانون نمیتواند انگیزه قابل پذیرشی برای تهیه لایحه مورد اشاره باشد.
ب: ممکن است گفته شود که قوانین موجود کافی نبوده و نیاز به اصلاح داشته است! در این صورت میتوانستند با ارائه ماده واحده، مفاد قانون قبلی را اصلاح کنند!
ج: بر فرض که تهیه و تدوین قانون تازهای برای حجاب ضرورت داشته است! سؤال این است چرا مادام که قانون جدید به تصویب نرسیده است، این پدیده خسارتآفرین به حال خود رها شده و برای پیشگیری از آن به قوانین موجود عمل نشده است؟ این «ترک فعل» که مصداق روشن عمل مجرمانه است با کدام توضیح قابل قبولی صورت گرفته است؟!
۴- ممکن است ادعا شود که روبهرو شدن با شرایط خاص! علت احساس نیاز به تهیه این لایحه بوده است! که باید پرسید: کدام شرایط خاص مورد نظرتان است؟! جامعه روال عادی خود را طی میکرد و رخداد و شرایط ویژهای در میان نبود. حضرت آقا در دیدار رمضانی مسئولان نظام به همین نکته اشاره کرده و میفرمایند: «یک مطلب دیگری را من میخواهم مطرح کنم و آن چالش تحمیلی مسئله «حجاب» در کشور است. مسئله حجاب تبدیل شده به یک چالش و بر کشور ما تحمیل شده، این را تحمیل کردند. کسانی نشستند نقشه کشیدند، برنامهریزی کردند که حجاب بشود یک مسئله در کشور ما، در حالی که چنین مسئلهای در کشور وجود نداشت، مردم با شکلهای مختلف داشتند زندگی میکردند». آیا پیش کشیدن لایحه حجاب و عفاف بیآن که ضرورتی داشته باشد، بخشی از پازل دشمن و کمک به این «چالش تحمیلی» نبوده است؟!
۵- آیا موارد یاد شده شکبرانگیز نیست؟! و انگیزه تدوین و تهیه لایحه موسوم به حجاب و عفاف را با تردیدهای جدی روبهرو نمیکند؟! و آیا اقدام به تهیه این لایحه همان «چالش حجاب» نیست که در غفلت و سادهاندیشی مسئولان، به نظام و تودههای عظیم مردم متدین و پاکباخته کشورمان تحمیل شده است؟! اگر پاسخ منفی است، بفرمایید چرا از هنگام تهیه لایحه عفاف تاکنون، ناهنجاری کشف حجاب گستردهتر شده است؟! چرا برخلاف تاکید رئیس قوه قضائیه و رئیسجمهور بر اجرای قوانین موجود، از اجرای آن خودداری شده است؟! چرا لایحهای با ۹ ماده از سوی قوه قضائیه و افزایش آن به ۱۵ ماده توسط قوه مجریه وقتی به مجلس میرود به ۷۱ ماده و در حجم انبوه ۳۲۴۲۱ کلمه
(بخوانید کلیات ابوالبقا) تبدیل میشود و نزدیک به یک سال در کوچه پس کوچههای مجلس معطل میماند؟!
جمهوری اسلامی: روحانیت خودش پیشقدم شود
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان روحانیت خودش پیشقدم شود نوشت: بار دیگر به مناسبت بررسی بخش هزینههای لایحه بودجه کل کشور سال ۱۴۰۳ فهرستی از بودجههای پیشنهادی دولت برای نهادهای فرهنگی و مذهبی در فضای مجازی و رسانهها منتشر شد که با اعتراضهائی همراه است. اعتراضها عموماً بر این محورها متمرکز هستند که در شرایط دشوار اقتصادی کشور چرا به این نهادها بودجه تعلق میگیرد و یا چرا چنین مبالغ زیادی برای آنها پیشنهاد شده است؟ محور دیگر اعتراض نیز اینست که این نهادها تاثیر ملموسی بر زندگی مردم ندارند و به همین دلیل تخصیص چنین بودجههائی به آنها منطقی نیست.
طبق آنچه در فهرست منتشرشده آمده، جمع مبلغ پیشنهادی برای نهادهای فرهنگی و مذهبی ۶۷۰ هزار میلیارد ریال است که البته رقم قابل توجهی است. بدون اینکه درباره محورهای اعتراضات یادشده قضاوتی داشته باشیم، بر این نکته تاکید میکنیم که بعضی از نهادهائی که نامشان در فهرست آمده اصولاً وجودشان ضرورتی ندارد، بعضی دیگر از آنها خاصیتی ندارند، تعدادی نیز به میزان بودجهای که برای آنها پیشنهاد شده اثربخشی ندارند و در مورد حرم امام خمینی نیز همانطور که در سالهای گذشته بارها تذکر دادیم اصولاً اینهمه توسعه و خرجتراشی خلاف مشی خود امام است. باقی میماند بودجهای که برای حوزههای علمیه پیشنهاد شده که اشکال اساسی آن مربوط به استقلال روحانیت است.
در سالهای گذشته هنگامی که به تخصیص بودجه دولتی برای حوزههای علمیه و نهادهای مرتبط با آنها انتقاد میکردیم، بعضی از طلاب و علما در قالب گلایه به ما میگفتند مگر از وضع شدیداً فلاکتبار طلاب و روحانیین از نظر معیشت خبر ندارید که به بودجه مربوط به حوزههای علمیه اعتراض میکنید؟
جواب ما این بود و اکنون نیز اینست که میدانیم بسیاری از طلاب و فضلای حوزههای علمیه و حتی علمای شهرستانها با فقر و ناداری دست و پنجه نرم میکنند و تعداد زیادی از آنها بخش قابل توجهی از وقت خود را به کارهای خدماتی از قبیل پیک موتوری، مسافرکشی و تمیز کردن خانهها و شرکتها مشغولند تا بتوانند از عهده حداقل هزینه زندگی برآیند. با اینحال به دلایل متعدد معتقدیم روحانیت نباید از بودجه دولتی ارتزاق کند. ممکن است افرادی به دلایل خاصی که دارند، اعتقادی به آنچه ما به عنوان دلایل متقن برای ضرورت اجتناب روحانیت از پذیرش بودجه دولتی مطرح میکنیم نداشته باشند. این، حق طبیعی آنهاست که اینگونه فکر کنند و از تخصیص بودجه دولتی به حوزههای علمیه دفاع نمایند. میبینیم که در عمل نیز تفکر آنها بر کشور حاکم است و متولیان امور به آنچه دیگران با نیت خیرخواهی و مصلحتاندیشی برای روحانیت میگویند اعتنائی نمیکنند و ترتیب اثر نمیدهند.
مهمترین دلیل ما برای این تفکر که حوزههای علمیه و دستگاههای مرتبط نباید از بودجه دولتی ارتزاق کنند اینست که وابسته شدنشان به بودجه دولتی آنها را به دولت و حکومت وابسته میکند و استقلال را که سرمایه اصلی روحانیت است از آن سلب مینماید. هیچکس نمیتواند ادعا کند که روحانیت میتواند به بودجه دولتی وابسته باشد و در عین حال استقلال خود را هم حفظ کند. علت اینکه امام خمینی هرگز اجازه استفاده حوزههای علمیه از هیچ بودجهای غیر از آنچه مردم با طیب خاطر به آنها میدهند را ندادند، همین بود که آن را با استقلال روحانیت در تضاد میدانستند. تجربه چند دهه اخیر نیز بر صحت نظر امام خمینی مهر تایید گذاشته است. مراجع صاحبنام و ذینفوذی مانند مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی و آیتالله صافی گلپایگانی نیز بر همین عقیده بودند و همین مسیر را ادامه دادند.
نکته دیگری که باید مورد توجه روحانیت قرار گیرد اینست که تنگناهای معیشتی در حال حاضر به آنها اختصاص ندارد. این، گرفتاری بزرگی است که دهها میلیون نفر از مردم کشورمان با آن دست و پنجه نرم میکنند. افتخار روحانیت در طول تاریخ این بود که مانند ضعیفترین اقشار جامعه زندگی میکرد و به همین دلیل، خودش محبوب و کلامش نافذ بود. حالا هم باید مانند مردم عادی زندگی کند تا مردم پذیرایش باشند. مردم وقتی استقلال روحانیت را ببینند و احساس کنند که حامی آنها و زبان گویای آنهاست، حاضرند هرچه دارند را با روحانیت تقسیم کنند تا این نهاد باقی بماند و بتواند در مقاطع حساس در برابر ظلم و ناروا بایستد.
خوبست این را هم به عنوان نکته پایانی بگوئیم که بودجههای دریافتی حوزهها بیش از آنکه صرف طلاب نیازمند شود به پشتمیزنشینانی میرسد که حوزههای علمیه بدون آن میزها هم میتوانند ادامه حیات بدهند و چه بسا حیات بهتر. با توجه به این واقعیتها آیا بهتر نیست روحانیت خودش پیشقدم شود و از گرفتن بودجه دولتی خودداری کند؟
از پرواز با بال استعدادها تا پرواز با جت شخصی
ناصر ذاکری طی یادداشتی در شماره امروز شرق با عنوان از پرواز با بال استعدادها تا پرواز با جت شخصی نوشت: پرونده مجازبودن خرید و تملک جت شخصی پس از مصاحبه اخیر رئیس سازمان هواپیمایی کشوری مورد توجه رسانهها قرار گرفت و حتی توضیح بعدی سازمان که این قانون مربوط به دو دهه پیش است، نتوانست موضوع را برای مخاطبان هضمکردنی یا تحملپذیر کند. درواقع تملک جت شخصی به خودی خود امر چندان مهمی نیست. درست مثل هر حوزه دیگر در اقتصاد، فرد با درنظرگرفتن شرایط خود تصمیم به خرید کالایی خاص میگیرد. بهعنوان مثال فردی برای تعطیلات آخر هفته خود دو میلیون تومان کنار میگذارد و آن دیگری متناسب با درآمدش صد برابر این مبلغ را هزینه میکند؛ اما اهمیت این پرونده ارتباط نزدیک با شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی امروزمان دارد که در زیر به چند نکته مرتبط با آن اشاره میکنم:
۱ – تورم دورقمی شرایط دشواری را برای گروه عظیمی از شهروندان کشور ایجاد کرده و آنان مجبور هستند برای ایجاد تعادل بین دخلوخرج خود بسیاری از سرفصلهای ضروری هزینه را حذف کنند و حتی از خیر درمان بیماریهایشان نیز بگذرند. سفر هوایی سالهاست از سبد مصرفی این گروه عظیم خط خورده است. گفتنی است که با عنایت به سطح دستمزد مصوب قانون کار برای سال جاری، حقوق ماهانه یک کارگر معادل قیمت بلیت رفت و برگشت هوایی در مسیر تهران به مشهد برای یک خانوار دونفره است؛ ازاینرو روشن است که سفر هوایی جایی در زندگی جاری گروه کثیری
از شهروندان ندارد.
۲ – سیاستگذاری نامعقول اقتصادی در طول دهههای گذشته منتهی به شکلگیری فاصله طبقاتی بسیار عظیم شده و در کنار فقر آزاردهنده گروه کثیری از شهروندان، رفاهی حیرتانگیز و باورنکردنی برای گروهی اندک به ارمغان آورده است. سطح زندگی بهاصطلاح لاکچری آنان به گونهای است که نداشتن جت شخصی را میتوان یک محرومیت جدی برایشان تلقی کرد که طبعا باید برایش چارهای اندیشیده شود.
۳ – بسیاری از ثروتمندان بزرگ کشور تاجران جوان و تازهکاری هستند که نه به اتکای نبوغ کارآفرینی؛ بلکه با کمک روابط خانوادگی و استفاده از نفوذ خانوادگی به ثروتهای کلان دست یافتهاند. مثلا فلان جوان تازهکار با استفاده از فرصتی که تحریم نفت ایران ایجاد کرده و با کمک حامیان بانفوذش و با ادعای تکراری «دورزدن تحریم» یکشبه ره صدساله طی کرده و به ثروتی افسانهای دست مییابد. بهاینترتیب میتوان ادعا کرد بیشتر متقاضیان خرید و استفاده از جت شخصی، این گروه ثروتمندان تازه بهدورانرسیده و برخوردار از رانت خانوادگی خواهند بود.
۴ – در شرایط کمبود منابع مالی دولت، سازمانهای دولتی ناگزیر هستند شیوههای جدیدی را برای کسب درآمد و ترازکردن دریافتیها با پرداختیهایشان بیازمایند. ارائه خدمات به دارندگان جت شخصی راهی بسیار مناسب برای کسب درآمد است؛ آنهم در شرایطی که افزایش قیمت بلیت و فرسودگی ناوگان هوایی به شکلگیری ظرفیت بیکار در اکثر فرودگاههای کشور منتهی شده است.
۵ – سالهاست که در حوزه مدیریت شهری از ضرورت افزایش سهم شبکه حملونقل عمومی در حملونقل شهری سخن گفته میشود که صرفههای بسیاری برای اقتصاد کلان کشور ایجاد میکند و درواقع اولویتدادن به منافع اجتماعی در مقایسه با منافع فردی را مطرح میکند؛ اما اینک برخی الزامات اقتصادی متولیان امر را در مسیری سوق داده که به فکر ارائه خدمات به «ازمابهتران» با هدف کسب درآمد بیشتر باشند.
اما نکته تأملبرانگیز این است که قانون اساسی ما بهعنوان دستاورد زیباترین و باشکوهترین انقلاب تاریخ بشر، شرایطی آرمانی را تصویر میکند که در آن محدودیتهای مادی نمیتواند مانع پرواز با بال استعدادها شود. جامعه موظف است هرگونه امکان پیشرفت را در اختیار تکتک شهروندان در دوردستترین روستاها قرار بدهد تا هرکسی بتواند تا هر ارتفاعی که آرزویش را دارد، پرواز کند، تولید ثروت کند، کسب علم و معرفت کند یا در اندیشه رشد معنوی خود باشد و به عبارتی فقر خانوادگی یا توسعهنیافتگی منطقه نباید مانع پرواز او شود. اینک با گذشت سالها دولتمردان در دفاع از عملکرد خود میتوانند به فهرست بلندبالایی از مشکلات اشاره کنند که مانع تحقق این رؤیای ارزشمند و باشکوه شدهاند؛ همان مشکلاتی که آنان را واداشت تا از انجام تعهد آموزش رایگان یا تأمین مسکن برای همگان شانه خالی کنند؛ اما گویا از دید دولتمردان محترم این ناکامی دردناک دلیل آن نمیشود که فرصت نوعی دیگر از پرواز را از مردم بگیریم: اگر پرواز با بال استعدادها مقدور نشد، به جایش امکان پرواز با جت شخصی را فراهم میکنیم!
آرمان نیکاندیشانی که متن قانون اساسی را نوشتند، این بود که حتی فرزندان فقیرترین و محرومترین خانوادههای کشور از پرواز با بال استعداد بازنمانند؛ اما اینک پرواز با جت شخصی فقط مختص کسانی است که فرزند فلان فرد متنفذ باشند و با استفاده از رانت نام خانوادگی اجازه «دورزدن تحریم» را بیابند؛ کسانی که لابد در گام بعدی متقاضی داشتن «فرودگاه شخصی» هم خواهند بود.